برای بسیاری از افرادی که با زیرساختهای مالی غیرمتمرکز، که معمولا به عنوان «بلاکچین» یا «رمزارز» شناخته میشوند، آشنایی ندارند، درک اهمیت بیتکوین برای جوامع خاص میتواند دشوار باشد.
از زاویه دیدگاه غربی، دستهبندی کردن جمعیت جهان به 2 گروه گسترده امری رایج است، که شاید هم به صورت ناخودآگاه صورت میپذیرد. دسته اول که غربیها به آن تعلق دارند از دسترسی به برق، آب آشامیدنی، اینترنت و سیستم بانکی بهره میبرند. دسته دوم، افرادی هستند که در حاشیه جامعه در فقر شدید زندگی میکنند.
اما واقعیت پیچیدهتر و ظریفتر است. در نقاط مختلف در سراسر جهان، برخی از جوامع دسترسی نسبتاً آسانی به اینترنت دارند، اما نه ابزار و نه نیازی برای افتتاح حساب بانکی دارند.
بخش دیگری از جهان که مردم ایران نیز به آن تعلق دارند به اینترنت و سیستم بانکی دسترسی دارند. بااینحال، استفاده از این خدمات به شدت توسط دولت کنترل، پایش و سانسور میشود.
با چشمپوشی از دیدگاه غربی، متوجه میشویم که بیتکوین از نقش خود به عنوان یک دارایی صرفاً سوداگرانه فراتر میرود.
در واقع، بیتکوین یک شبکهی تبادل ارزشِ مقاوم در برابر سانسورِ و نیمهناشناس است. این ویژگیها به بیتکوین یک کاربرد اجتماعی میدهد که اغلب توسط مخالفان آن نادیده گرفته میشود.
...
در مقالهام، "
نارنجی، سبز جدید است"، به نقش بیتکوین به عنوان یک کاتالیزور برای گذار زیستمحیطی پرداختهام و استدلالهایی که بیتکوین را به عنوان یک دارایی بیش از حد آلوده میدانند را رد کردهام. این نکته اغلب توسط افرادی مطرح میشود که از قضا در خط مقدم سیاستها و سرمایه گذاریهایی هستند که سالانه میلیونها متر مکعب کربن دی اکسید (CO2) تولید میکنند.
با این مقاله، من به این تفکر ادامه میدهم تا نشان دهم بیتکوین نیز ابزاری مؤثر در برابر سانسور دولتی است.
...
از آنجایی که فرانسوی و ایرانی هستم، زیر سوال بردن اقتدار ثابت، ریشه عمیقی در هویت من دارد. بنابراین، با میل به انقلاب و تغییر است که تحقیقات خود را آغاز کردم.
من به سرعت فهمیدم که صحبت در مورد ابزارهایی مانند بیتکوین که برای دور زدن سانسور جمهوری اسلامیایران استفاده میشود چقدر دشوار است.
در تلاش برای جمعآوری نقلقول ایرانیان در چندین شبکه اجتماعی، از گروههای خاصی حذف شدم، پیامهایم حذف شد و حتی متهم شدم به اینکه یک نیروی حکومتی (برای جمعآوری اطلاعات) هستم.
در میان افرادی که با آنها تماس گرفته شد، غالب آنها پاسخی ندادند یا به صراحت از بیان نقلقول خودداری کردند.
یکی از آنها داوطلبانه پیشنهاد کرد که سوالات من را به فارسی ترجمه کند، سپس آنها را با سایر اعضای جامعه بیتکوین و رمزارز ایرانیان به اشتراک بگذارد.
متأسفانه این فرد به دلیل اقدام به اخذ اطلاعات از افرادی که قوانین را دور میزنند، با انتقادات متعددی مواجه شد. وی پس از چند روز تردید در نهایت با بیان اینکه پاسخگویی اجباری نیست، سوالات را با جامعه رمزارزی در میان گذاشت. در نهایت 7 نفر به پرسشنامه ترجمه شده پاسخ دادند.
در کل 13 نقل فول جمع آوری کردم. اگرچه برخی از شرکت کنندگان موافق بودند که هویت خود را فاش کنند، من تصمیم گرفتم هیچ نام یا نام مستعاری را فاش نکنم. اظهارات و اقدامات ذکر شده در این شهادتها میتواند آنها را در معرض اقدامات تلافی جویانه دولت از جمله خطر حبس/زندان قرار دهد.
بنابراین، در خصوص حسابهای گزارش شده در این مقاله، از پروفایلهای فرضی با نامهای پرطرفدار در کشور استفاده خواهم کرد: علی، محمد، فاطمه، رضا، زهرا، مریم، حسین، نیما و لیلا.
برای شنیدن ماجرای پشت صحنه جمعآوری این گزارش، شما را تشویق میکنم
به پادکست بیتگاید BitGuide گوش کنید که در آن به بسیاری از سوالات آنها پاسخ دادم.
ایرانیها چه تعریفی از جایگاه خود دارند؟
جذابیت امور ممنوعه همواره از جنبههای اساسی طبیعت بشر بوده و ایرانیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دولت مصرف الکل را ممنوع کرده؟ بااینحال، بدست آوردن آن آسان است. انواع خاصی از موسیقی ممنوع است؟ تعداد زیادی کلوپ شبانه، گروههای رپ/راک/متال و غیره وجود دارد. شبکههای اجتماعی تحت تحریم هستند؟ اما تقریباً همه یک حساب اینستاگرام دارند.
تا همین اواخر، دور زدن تحریمهای بانکی یا دسترسی به ابزاری ذخیره ارزش برای ایرانیان تقریبا غیرممکن بود. تا این که ظهور بیتکوین روند بازی را تغییر داد.
علیرغم موضع دولت و تصویری که ممکن است رسانهها منتشر کنند، مردم ایران با کشورهای غربی هیچ مشکلی ندارند. در مجموع تخمین زده میشود که نزدیک به 4 میلیون ایرانی شامل 1.5 میلیون نفر به آمریکا و 1.2 میلیون نفر به اروپا مهاجرت کرده اند.
اگرچه کلمه "جمهوری" در نام رسمیایران آمده است، اما نظام کنونی هیچ سنخیتی با جمهوریت و مردم سالاری و دموکراسی ندارد.
علی در این مورد به من گفت: